ای که در کمان رنگها نرم خفته ای
از ظلمات خویش اینک چراغی خواهم افروخت
و به تو اندوهناک هدیه خواهم داد
که روشنای رنگهای تو باشد.
خواهم رفت
اگر چه دلم می گفت
برای او که آفتاب اندوهش ابدیست، هیچ کجا وطنی نیست