در مرکز این نمایشنامه، شورش معدنچیان آستوریاس در سال ۱۹۳۴ قرار دارد؛ قیامی که به دنبال روی کار آمدن دولت محافظهکار اسپانیا، به شکلی خونین سرکوب شد. بیش از ۱۵۰۰ نفر جان باختند و حدود ۳۰٬۰۰۰ کارگر بازداشت شدند.
تئاتر تنها تصویر زندگی نیست، بلکه میتواند زندگی را زندگیتر کند، فشرده و گویاتر به نمایش بگذارد. به تدریج دریافتم؛ میتوانی آنچه از آرزوها که در واقعیت انجام نیافته را در خیال خلق کنی، از صافی وجود خود عبور دهی، به باور بنشانی ، و بر صحنه به نمایش بگذاری. آنگاه که دانستم بر روی چهار تکه الوار با ساده ترین ابزار و انسانی ایستاده در لکةی نور میتوانی دنیائی بسازی لبریز از مفاهیم پر رمز و راز ، آنگاه که دانستم تئاتر به معنای درست کلمه میتواند قدرتی باشد به حیرت انگیزی کائنات و بیپایان مثل کائنات ... پس واقعاً تئاتری شدم، و این صحنه خانهی من شد.
سعیدرضا خوششانس (متولد ۱۴ آذر ۱۳۶۵ در شیراز) نویسنده، تئاترنویس، دراماتورژ، منتقد، مترجم و پژوهشگر ایرانی تئاتر و سینما است که سابقهٔ تدریس در این حوزه را در کارنامهٔ خود دارد. او که دانشآموختهٔ رشتهٔ ادبیات نمایشی است بارها موفق به دریافت جوایز معتبر بینالمللی و ملی از جشنوارههای داخلی در زمینههای نمایشنامهنویسی، پژوهش و بازیگری تئاتر شدهاست.
بارزترین ویژگی نمایشنامههای این کتاب این است که همه آنها فقط برای یک بازیگر زن نوشته شدهاند و نویسنده اصرار دارد آنها را «مونولوگ» یا «تکگویی» ننامند...