مجموعهی دو جلدی «بازی، بازی، نمایش» با تلفیقی از هنر نمایش و بازی، فرصتهای جذابی را برای کودکان ایجاد میکند تا با کمک بزرگترها و در فرآیندی مشارکتی، فضاها و افقهای تازهای را تجربه کنند.
قهرمان "خسیس" مردی است هارپاگوننام و در تمام آثار مولییر قیافهای که به اندازۀ قیافۀ این مرد خسیس زنده و جاندار و هولانگیز باشد وجود ندارد و با آنکه در هر سطر و هر جملۀ این نمایشنامه کاملاً محسوس است که سر تا پای مولییر در مقابل خست و لئامت هارپاگون از یک حس تنفر و انزجار آمیخته با ترحم میلرزد...
بوشنر در این اثر، برخلاف"مرگ دانتون" و"وویتسک"، بهجای تکیه بر منابع تاریخی و مستند، از منابع ادبی و نمایشی مشهور زمان خود مثل"هاملت" و "هر طور میل شماست" شکسپیر، "تریسترام شندی" اثر لارنس استرن و"فانتازیو"ی آلفردو موسه الهام گرفته است.
در مسافرخانهای دورافتاده در سرزمینی بیافق مادر و دختری زندگی میکنند که رؤیای رفتن در سر دارند. پسر خانواده پس از بیست سال دوری به سرزمینش باز میگردد که مادر و خواهرش را بازیابد و خوشبختشان کند. او را به جا نمیآورند. آلبر کامو از این «سوء تفاهم» تراژدی مدرن و تکاندهندهای میآفریند.