آنچه دلخواه تو است یکی از نمایشنامههای کمدی و البته عاشقانه است که شکسپیر آن را در 1599 برای نوجوانان نوشته است؛ داستانی درباره حسادت و کینه عشق و دلدادگی و البته گذشت و دوستی.
یاران گرامی! به سرنوشتی که اسیر آنم بنگرید. مادرم مرا بدین جهان آورده تا آدمیزادی غریب و سهمناک باشم! هیچ زنی، چه در میان یونانیان چه در میان بربرها، تخم پرندهای سپید را نزاییده، اما، میگویند این کاریست که مادرم کرده است. میگویند لدا مرا درون پوستۀ تخم یکی پرنده زایید. زئوس پدرم است.
ویمالا هرمن در این کتاب به عنصر گفت و گو به مثابه وضعیتی نمایشی و تعاملی پرداخته است و اهمیت عناصر دراماتیک و رابطهی آن با زبان و بیان نمایشی را جستجو میکند.