بارزترین ویژگی نمایشنامههای این کتاب این است که همه آنها فقط برای یک بازیگر زن نوشته شدهاند و نویسنده اصرار دارد آنها را «مونولوگ» یا «تکگویی» ننامند، زیرا تکگویی را صحبتکردنی میداند که لزوما در آن فرد درگیر کنشهای دراماتیک نخواهد شد اما در نمایشنامههای او بازیگر زن درگیر کنش و موقعیت دراماتیک است و بنابراین این نوع نمایش تفاوتی با نمایشهای بلند و پربازیگر ندارد. هرچند در برخی از این نمایشنامههای شخصیتی دیگر نیز حضوری محسوس دارد اما کلامی به زبان نمیآورد. موضوع و محتوای نمایشنامهها توجهبرانگیز است، همهی آنها برشی از زندگی یک زن هستند اما زندگی و شخصیتهای این زنان متنوع است و هیچیک را نمیتوان شبیه دیگری دانست.
بخشی از کتاب
"سروران من خانمها و آقایان تندرست یا علیل، سالم یا بیمار، چه اونها که وجودشون به نور سلامتی مزینه و چه کسانی که از درد صورتشون جمع شده. من یک عمو داشتم... بله حتی پیرزنها هم ممکنه یه زمانی عمو داشته باشن. یه عمو داشتم که وقتی تو دوره نقاهت سومین جراحی قلبش بود به من گفت: ((تو فکر میکنی دنیا به طبقات اجتماعی تقسیم شده؟ آره؟)) گفت: ((تو به عنوان سوسیالیست فکر میکنی تقسیم بندی بزرگ زندگی بین داراها داراها و ندارهاست؟)) خب بزار بهت بگم که اشتباه میکنی. گفت: ((دنیا تقسیم شده بین اونهایی که سلامتی دارند و اونهایی که سلامتی ندارند این تنها تقسیم بندیه که به حساب میاد.))"