یک روز متوجه شد که دارد تکهتکه میشود. تکه کاغذی برداشت و نوشت: «دارم تکهتکه میشوم» و زیر آن نوشت: ۲۳ و ۱۳ دقیقه. چند روز بعد این جمله به ذهنش خطور کرد: «آدمهای کوچک هر روز کوچکتر میشوید! تکهتکه میشوید، شمایی که آسایشتان را دوست دارید، سرانجام از بین میروید.» ولی نمیخواست از بین برود.
در رمان "دبلیو یا خاطرهی کودکی"، پرک دو داستان موازی را روایت میکند. داستان اول، خاطرات کودکی خودش در زمان جنگ است؛ مرگ پدر، جدایی از مادر و بیخبری از سرنوشت او و گذران زندگی در شهری کوچک که از جنگ دور است اما در آن شرکت میکند. و بعد بازگشت به پاریس و روایت پاریس رها شده از اشغال نازیها، آشویتس و اردوگاههای مرگ و نظامهای دیکتاتوری.
کتاب کودک سیاه که جایزهی نویسندگی شارل ویون را در سال 1954 کسب کرد رمانی خودزندگینامهای است و از نخستین آثار مهم ادبیات افریقاییِ فرانسویزبان به شمار میرود.