داستان در یکی از شهرهای الجزیره به وقوع میپیوندد؛ شمار موشها رو به افزایش میرود، مرگشان به چشم دیده میشود و یک بیماری احتمالا مسری گریبان مردم شهر را میگیرد
اینجا هم خیلی میخندید و هم خیلی حرص میخورید. برادرهای آنژل او را احمق بانمک صدا میکنند و او هم هر بار با کمک دروهمسایه و دو دوست عزیزش کلوئه و کوین حسابشان را میرسد. ضمناً آنژل عاشق لباس صورتی، آبنبات، ماست لیمویی و مَشویو عروسک شیرش است و از دوستی با کوین لذت میبرد، البته اگر برادرهای وحشیاش بگذارند...!
بیخانمان اثر هکتور مالو، یک رمان کلاسیک فرانسوی است که داستانی احساسی و عمیق را دربارهی رمی، پسربچهی یتیمی روایت میکند. رمی پس از جدایی از خانوادهاش به یک موسیقیدان دورهگرد به نام ویتالی فروخته میشود و سفر او در سرتاسر فرانسه، چالشها و تجربیات تلخی را به همراه دارد. این داستان به بررسی مفاهیم عمیقی چون عشق، فقدان و جستوجوی احساس تعلق میپردازد. در طول سفر، رمی یاد میگیرد که چگونه با مشکلات مقابله کند و ارزش دوستی و امید را در دل سختیها پیدا کند.
کامو در این نمایشنامه و با برگزیدن صحنههایی چند از دوران حکم روایی کوتاه کالیگولا، همان خط سیر فکری خودش را دنبال میکند، یعنی مبارزه با ظلم و زور و استبداد.