در مسافرخانهای دورافتاده در سرزمینی بیافق مادر و دختری زندگی میکنند که رؤیای رفتن در سر دارند. پسر خانواده پس از بیست سال دوری به سرزمینش باز میگردد که مادر و خواهرش را بازیابد و خوشبختشان کند. او را به جا نمیآورند. آلبر کامو از این «سوء تفاهم» تراژدی مدرن و تکاندهندهای میآفریند.
پنجاه سال از آموزشهای لاکان عمدتاً صرف نگریستن و بازنگری معنا و کارکرد روانکاوی شد. روانکاوی نه الزاماً در حکم علم یا حتی علمی انسانی، بلکه همچون شیوهای که میتواند بازهم به فراروانشناسی منسجم و محکمی متکی باشد...
کتاب سفر به اعماق آمازون، رمانی نوشتهی ژول ورن است که اولین بار در سال 1881 به چاپ رسید. ژول ورن در این کتاب مخاطبین را به همراه مردی برزیلی به نام ژوام گارال به سفری هیجان انگیز به اعماق آمازون میبرد.
روباه گفت: «من نمیتونم با تو بازی کنم، چون منو اهلی نکردن.» شازده کوچولو گفت: «اوه! لطفاً منو ببخش.» ولی بعد از کمی فکر گفت: « «اهلی» یعنی چی؟» روباه گفت: «تو اهل اینجا نیستی، دنبال چی هستی؟» شازده کوچولو گفت: «دنبال آدما میگردم، «اهلی کردم» یعنی چی؟ » روباه گفت: «آدما تفنگ دارن و شکار میکنن. این کارشون خیلی آزاردهنده است. اونا مرغها رو پرورش میدن. اینا تنها کاراییاند که آدما دوست دارند بکنن. آیا تو هم دنبال مرغها هستی؟ » شازده کوچولو گفت: «نه، من دنبال دوست میگردم. «اهلی کردن» یعنی چی؟» روباه گفت: «اهلی کردن کاریه که خیلی وقته به دست فراموشی سپرده شده، یعنی ایجاد دلبستگی کردن.»