لئوناردو از او خواهش کرد اجازه دهد مدت بیشتری بر روی آن کار کند، چون از لبخند تصویر راضی نبود. او به لیزا گفت: «اغلب مردم با لبهایشان می خندند، اما شما با چشمهایتان لبخند میزنید.»
نمیخواهم فراموش کنم کیستم و چرا به اینجا آمدهام. نمیخواهم با حرفهای زیبا، با سرودهای روحانی، مرا خواب کنند. نمیخواهم احساسات خوب به من عاریه بدهند. من مهربان نیستم. من دیوم، همین و بس.
«نامههای فلوبر» اسناد زندگی و هنر او هستند زیرا او برخلاف رمانهایش در نامهها، واقعیت زندگی و افکار خود را شرح میدهد و بیپرده و بیپروا عقاید خود را توصیف میکند.
این کتاب ایدههای فلسفی دلوز و روند سیر و تحول آن را برای مخاطب بهشکلی شفاف و ساده روشن میکند و به متون و آثار بهجامانده از او میپردازد. اثر حاضر در حقیقت دریچهای برای ورود به دنیای فلسفه و اندیشهی ژیل دلوز است.