کتاب زندگی نورا استفنز است. او معمولاً به عنوان قهرمان شناخته نمیشود.تنها افرادی که نورا برای آنها قهرمان است مشتریانش هستند که برایشان معاملات بزرگی به عنوان یک کارگزار ادبی سرسخت انجام میدهد و همین طور خواهر کوچک محبوبش لیبی.
ده ماه پس از مرگ مادر راوی قهرمان این کتاب به لندن سفر می کند این شهر مورد علاقه مادرش بود و وقتی راوی در خیابان ها سرگردان است خودش را در حال انعکاس زندگی مادرش و رابطه آن ها می بیند.
کتاب داستان ژلتکوف، یک کارمند تلگراف معمولی را روایت میکند که عمیقاً عاشق پرنسس ورا شینا، زنی از طبقه بالای جامعه، میشود. این عشق یک طرفه، اگرچه برای ورا در ابتدا آزاردهنده است، اما برای ژلتکوف مقدس و تغییرناپذیر است.
جایی که به هیچکس اعتمادی نیست و آدمی که کنارت نشسته و شام میخورد، هر لحظه امکان دارد دست از خوردن گوشت درون بشقابش بردارد و گوشت تن خودت را به نیش بکشد.
داستانهایی که تکتکشان شگفتی مبهوتکنندهای را برای ما به همراه میآورند. ماجراهایی تازه که قلب ما را تپش وادار میکند. رایانهای که قصد دارد خودکشی کند…