روایتگر کودک دوازده‌ ساله‌ای است که مادرش سرایدار آپارتمانی است که...

پیش از این معمولا در تمام طول روز می نوشتم، در هر ساعتی که دلم می خواست، چون بدنم مال خودم بود

رمانی دیدنی و تماشایی که بسیار دلخراش، خیلی کثیف، خیلی لطیف، خیلی خنده دار است

کتاب ما شروعش می کنیم داستان امید، رشد و دوست‌داشتن است که تنش‌های خشونت خانگی را از نگاه مادری تنها به تصویر می‌ کشد...

فقط در این صورت باورم می شود وحشت نهفته در تمام این ها، معنا و حقیقتی دارد.

داستان دو خانواده در شهری کوچک است که به‌واسطه‌ی خشونت گروه تروریستی ETA و ایدئولوژی‌ های متضاد رو به روی یکدیگر قرار گرفته‌اند