رمانِ خدمتکار با فضای خونین و ترسناکِ خود خواننده را دچارِ هیجان و البته نزدیکی به ماهیتِ ترس می کند. این که چگونه یک اتفاق می تواند تمامِ روندِ یک سرنوشت را عوض کند.
يازده سال پس از كودتاي خونين ژنرال آگوستينو پينوشه ژنرال هنوز در قدرت است در خنكاي صبح ميان ازدحام بامدادي مردي بلندقامت با هيكلي ورزيده سبيلي پر پشت و گام هاي عصبي راه مي رود...