داشتم یکی از همان خواب های همیشگی ام را می دیدم که سلطان به در کوبید و بیدارم کرد، با اینکه بعد از دو سال و نیم می داند که چه وقت هایی از شیفت برمی گردم و نباید مزاحم خوابیدنم شود. امیدوارم اتفاق بدی نیفتاده باشد. وقتی با این عجله و هیجان آمده، حتما باز گیر کار منزل شده است..