«در ادبیات تعداد سگها بیشتر از نوزادان است. اکثر نوزادانی که سروکلهشان در ادبیات پیدا میشود تا پاراگراف سوم اگر بالغ نشده باشند، دیگر نوزاد نیستند و از آبوگل در آمدهاند.بیشتر بچهها اگر حضورشان در یک اثر ادبی بیش از یک لحظه طول بکشد، احتمالاً کاتالیزور تباهی یا ناامیدیاند.
در میان ما فقط بچهها همپیمان زمان هستند. بیتردید در آینده بچهها قدرت را در دست خواهند گرفت یا دستکم قوه و بنیه و جایگاهشان خیلی بهتر از ما خواهد بود. در احساس ما به کودکی نشستهدرکالسکه که گاهی شبیه فرمانروایی فربه به نظر میرسد و یک لحظه دوستش نداریم، ردی از همین پیشآگهی وجود دارد.»
«کوچک و سخت» جستاریست متفاوت از مادری و ادبیات؛ ژرفاندیشیهای نویسندهای که با نگاه به فیلمها، قصهها و رمانهای آشنا، افسانههایی از ادبیات ژاپن، روابط پنهان گفتمان قدرت و مسائل روزمرهی زندگی معاصر از تجربهی مادری آشناییزدایی میکند و جسورانه برخی افکار و احساسهای مشترک و بهزباننیامدهی زنان را با مخاطب در میان میگذارد.