اهمیت کار نویسنده این کتاب "در این است که میکوشد پیوند میان صورتهای هنری را با شرایط اجتماعی پیدایش آنها و به بیان دقیقتر پیوند میان ساختارهای حاکم بر جهان آثار را با ساختارهای آگاهی جمعی یا جهاننگری گروهها و طبقات اجتماعی روشن کند.
اگر انسان نبود، هنر و ادبیات خلق نمی شد ولی آیا می توان گفت اگر آثار هنری و ادبی در ارتباط با انسان قرار نگیرند، دیگر هنر و ادبیات نیستند؟ آیا یک تابلوی نقاشی در جایی که هیچ انسانی نیست، باز هم اثر هنری است؟