برونو در جنوب ایتالیا به دنیا آمد و بعدها وارد صومعۀ ناپل شد اما بعد که به او ظنین شدند، صومعه را ترک کرد و خانه نشینی پیشه کرد.مردی که فیلسوفی معمولی نبود؛ آدمی خودرأی، مردم گریز و روشنفکری رادیکال بود.«آنچه برونو را بی همتا می کرد، توانایی اش در کسب علم زمانه اش، آمیختن آن با معرفتی گسترده و همدلی طبیعی با مسلک های ماقبل مسیحیت و تدریس آموزۀ حاصله با شور و عشقی بی بدیل بود.»او هم دنیایی را می دید که با الگوی درست آیینی هیچ ارتباطی نداشت و هم به قرابت با دنیای باستان و نظریه های آن عشق می ورزید و اعتقاداتی داشت که به شدت بدعت آمیز بود و همین اعتقادات پای او را به دادگاه تفتیش عقاید باز کرد.