حالا کجا؟ حالا کی؟ حالا کی؟ بی هیچ پرسشی. من، می گویم من. بی هیچ باوری. پرسش ها، فرضیه ها، این ها را می گویم این. ادامه می دهم، پیش می روم، به این می گویم ادامه، به این می گویم پیش رفتن. می شود که یک روز، هم چنان که ادامه می یابد، یک روز فقط بمانم، در کجا، به جای رفتن، به روال قدیم، برای گذراندن روزوشب در جایی هرچه دورتر، دور نبود. شاید این گونه آغاز شد.