این چیزها انگار به آدم اهلیت می دهد، شهر را در ید آدم می آورد. اما بعضی شهرها با این کار هم به اختیارم درنیامده.

نگاهی قدرتمند، تکان دهنده و خیره کننده به مرگ...

میان اطمینان نا به جا و غرور به جا، فاصله ای است به نازکی برگ گل...

پوریا عالمی نویسنده، طنزنویس و روزنامه‌ نگار ایرانی است که کتاب لکنت از شعر های سروده شده وی است...

تارهای نازک موهای خرمایی اش را که از گوشه روسری گل دار بیرون زده بود...

من مردی مریضم... مردی بدجنسم. مردی نچسب.

شوپنهاور” موسیقی را عالی ترین هنرها می داند چون بیش از سایر آن ها از قید هدف های غیر هنری آزاد است

کتاب مغازه خودکشی یک فانتزی سیاه تکان دهنده است...