بین کامران و سایه و سحر مثلث عشقی شکل میگیرد. آیا در عشق این دو خواهر سایه پیروز میشود یا سحر یا هیچ کدام؟ .... اتفاقات ناشی از این مثلث عشقی ناخواسته ماجراهای عجیب و حیرتانگیزی را رقم میزند.
با صدای فریاد خودش هراسان چشم گشود؛ دست لرزانش را روی قفسهی سینه کشید و با نفس عمیقی سعی کرد تپش قلبش را آرام کند. هرازگاهی کابوسهایی سراغش میآمدند که تاریخ انقضایش خیلی وقت پیش سر آمده بود.
داستان این رمان پیرامون همزیستی انسان با حیوان است، ما را به دنیای شگفتانگیز بشر میبرد و ماهیت اصلی آدمها را در ادوار گذشته و عصر کنونی به نمایش میگذارد...