درد همیشه در شب بدتر است. چیزی در سکوت شب هست که درد و رنج را بیشتر میکند. حتی بعد از اینکه بیشترین دوز قرص مسکن را خوردهاید، درد خیلی زود با حالت انتقامجویانهای برمیگردد. میخواهید کاری بکنید، هر کاری که درد ساکت شود؛ ولی هیچ تلاشی نتیجه نمیدهد. تکانخوردن درد دارد، تکاننخوردن هم درد دارد، حتی بیاعتنایی به آن هم درد دارد. بدتر این که تنها درد نیست که آزاردهنده میشود؛ ذهنتان هم شروع به رنجکشیدن از درد میکند. همانطور که ناامیدانه سعی میکنید راهی برای فرار از پیدا کنید، سؤالهای تلخ و پر از کنایه هم روحتان را کمکم تحلیل میبرند: «چه میشود اگر حالم خوب نشود؟ اگر بدتر شود، چه؟ نمیتوانم با آن مبارزه کنم… خواهش میکنم… فقط میخواهم تمام شود!»
ما این کتاب را نوشتیم که به شما برای مقابله با درد، بیماری و اضطراب در چنین موقعیتهایی کمک کنیم.