مارکسیستها همگناه مارکس نیستند. جماعت سرگردان مارکسیست با تمام گونههای متقابلاً ستیزهجو و غالباً آدمکشش، علاوه بر انقلابیون رمانتیک، مبارزان راه آزادی، قهرمانان زن و مرد، دانشگاهیان، خودکامگان، مرگپرستان با بوروکراتهای احمق (و صرفنظر از رئیسجمهور کرهی شمالی و کمیتهی مرکزی حزب کمونیست چین)، از آین رَندیستهای تروتسکیست سابق و نومحافظهکاران و کمونیستهای اقتدارگرای سابق همیشه حاضر در تالارهای حزب کارگر انگلیس گرفته تا چیزهایی به شکلی آزاردهنده غریب مثل پیتر هیچنز، اسپایکد آنلاین و ماتوئیستهای پیر و چروکیدهی نگهبان حرمسراهای دنج رفیقهای مونث دوستداشتنی در محلهی نیزدن، همه را در بر میگیرد. خیال میکنم تمامشان از این کتاب نفرت خواهند داشت.