هزاران سال پیش از آنکه داستایفسکی و فروید به اهمیت نگریستن در آینه اشاره کنند، پیروان آیین شینتو در معابدشان در سرزمین خورشید تابان چیزی جز آینه قرار نمیدادند. و این یگانه سنت آیینی است که هیچ دستورالعمل مشخصی برای سیر انسان به سوی کمال ندارد و هر آنچه دارد متکی بر اندیشه و فلسفهاش است. گویی صرف نگریستن در آینه خود انسان را به اندیشیدن وا میدارد و راه را به او نشان میدهد. در حقیقت هم اینگونه است، در خود نگریستن و از دریچهی چشمی دیگر در خود دقیقشدن نقاط قوت و ضعف را نشانمان خواهد داد.
شینتویسم باور دارد خدایان بیشمارند و هر انسان طبیعتنگری امکان رسیدن به مقام خدایی را دارد؛ همان خدایی که آنها کامی مینامندش.
مطالعهی این کتاب نشانمان میدهد که چقدر در این زمانه، آینهدار اندک شده است.