هر شخصیتی که امروز دارید، نتیجه و برایند مشکلات، مقاومتها و سطح عزت نفس شماست. در هر سن، از بدو تولد تا نوزادی و از کودکی تا نوجوانی، با چالشهای متمایزی مواجه بودهاید. اگر اطرافیانتان به روش طبیعی و سالم شما را بزرگ کرده باشند، شما به یک فرد سالم و قوی تبدیل خواهید شد. اما اگر تجربۀ دوران کودکی و نوجوانیتان سرشار از آسیبهای روحی و مشکلات باشد، اتفاقات گذشته بر روحیۀ امروزتان تأثیر معکوس خواهند گذاشت. برای درک بهتر این موضوع، باید با مفهوم کودک درون بهخوبی آشنا شوید.
مفهوم کودک درون حداقل به مدت دوهزار سال بخشی از فرهنگ دنیای ما بوده است. کارل یونگ آن را «کودکی الهی» و امت فاکس آن را «کودک شگفتانگیز» نامید. رواندرمانگر، آلیس میلر و دونالد وینیکات آن را «خود واقعی» و راکر لرنر و دیگران آن را «کودک درون» نامیدند.
با کمک ناآگاهانۀ والدینمان و جامعه، اکثر ما کودک درونمان را انکار میکنیم. وقتی این کوک درون به خوبی تربیت یا به آن اجازۀ ابراز داده نمیشود، خود کاذب یا وابستۀ عاطفی بروز می کند. مانند یک قربانی زندگی آسیب های روحی و عاطفی زیادی را تجربه می کنیم. انباشت تدریجی مسئولیت های عاطفی و روحی ناتمام می تواند منجر به اضطراب مزمن، ترس، سرگشتگی، بیهودگی و غم و اندوه شود.
انکار کودک درون و به دنبال آن ظهور خود وابسته عاطفی مخصوصاً در میان بچه ها و بزرگسالانی شایع است که در خانواده های مشکل دار بزرگ شدهاند، مانند خانواده هایی که در آن ها بیماری روحی و جسمی مزمن، سختگیری، نامهربانی یا عدم تربیت لازم معمول است.
حال راه چاره وجود دارد؛ راهی برای کشف و درمان کودک درون و رهایی از بردگی و رنج خود کاذب یا وابسته. این کتاب درباره همین موضوع است.