شب بیپایان تاملی است درباب نسبتهای نظری و تاریخی میان روانکاوی و سینما. هریک از مقالات این کتاب بر تاریخ موازی این دو حوزه تمرکز میکنند، به ارزیابی شباهتها و تفاوتهای «سینمای مبتنی بر نماکاوی» و کردار روانکاوانه میپردازند و مخاطرات مقایسهی سازوکار روانکاوی و سالنهای تاریک سینما را نشان میدهند. در این میان، به رغم مخالفتهایی که فروید با سینما داشت، پرسش شب بیپایان این است که چگونه میتوان میان «سوژههای خطخوردهی روانکاوی» و «چشمان تیغ خوردهی سینما» پیوندی برقرار کرد.