مجموعه نقشه های ترسیمی اروپاییان از چهره جغرافیایی ایران طی سدة ١٦ م / ۹ تن تا ۱۸م / ۱۱ ش را می توان حلقه مغفول مانده مطالعات صفویه شناسی و جنبه های تحقیقاتی مندرج در آن از جمله سرحدات شرقی ایران در این دوره تاریخی دانست. تکاپوهای نظامی و دیپلماتیک ایرانی صفوی برای احیای حدود تاریخی ایران در شرق و مواجهه سرزمینی آنان با دو همسایه شرقی تویا یعنی قلمرو ازیکان در ماوراء النهر و قلمرو گورکانیان در هند ضرورت جهت دهی مطالعات صفویه شناسی به سمت و سوی این موضوع را فراهم ساخته است. سرحدات شرقی ایران عصر صفوی از منظرگاه نقشه نگاری که فرسنگ ها دورتر از ایران و در شهرهای اروپایی مانند: امستردام پاریس لندن و ره چهره جغرافیایی و سرحدات شرقی صفویان را ترسیم میکردند شاهد یک الگوی گذار به معنای «گذر از تصور باستانی و کهن به آگاهی جدید بود. بر اساس آن نقشه نگاران اروپایی در هنگامه نخستین مواجهه جغرافیایی با قلمرو صفویان متاثر از اطلاعات جغرافیایی باستانی و کهن گستره سرحدات شرقی صفویان را همانند دوره پیش از اسلام تا رود سند کوههای هندوکش و حتی فراتر از رود جیحون میدانستند با عبور از نقشه نگاری سده ۱۹م اش و ورود به نقشه نکاری شده ۱۷م ۱۰ش اگرچه این باور جغرافیایی همچنان بر بخشی از نقشه نگاری اروپایی سایه انداخته بود؛ اما همزمان با آن نقشه نگاری این سده شاهد نخستین جرقه های آگاهی جدید مبتنی بر سرحد بودن ایالتهای مکران قندهار و رود جیحون شد. آگاهیهای جدید حاصل شده در سده ۱۸م ۱۱ ش به مرحله تثبیت رسید و نه تنها از زیر سایه تصورات باستانی و کهن خارج شد؛ بلکه زمینه توجه نقشه نگاران به مسائل جزئی سرحدات شرقی از جمله راه ها پراکندگی گروههای جمعیتی و نواحی جغرافیایی گمنام تر را فراهم ساخت.
ایران صفوی یا امپراتوری صفوی، به ایران تحت سلطنت دودمان صفوی از سال ۱۵۰۱ تا ۱۷۳۶ میلادی اشاره دارد. از امپراتوری صفوی اغلب به عنوان یکی از امپراتوریهای باروت و آغاز تاریخ مدرن ایران یاد میشود. تغییر مذهب ایرانیان از سنی به شیعه در این دوره به وقوع پیوست. حکومت صفویه در سال ۱۵۰۱ میلادی توسط شاه اسماعیل یکم و بر مبنای بینش و ایدئولوژی صفویان در تبریز بنیان گذاشته شد و آخرین شاه صفوی، شاه سلطان حسین در سال ۱۷۲۲ از افغانها شکست خورد و خود را تسلیم آنان کرد. از آن پس تا ۱۴ سال بعد، این دولت بهطور اسمی برقرار بود؛ تا اینکه در سال ۱۷۳۶ میلادی توسط نادرشاه افشار از انحلال یافت.
در تاریخ ایران پس از فتح ایران توسط مسلمانان، سلسله صفوی نقطه عطفی محسوب میشود. پس از قرنها حکومت پادشاهان غیرایرانی، کشور به قدرتی مستقل در جهان اسلام تبدیل شد.
صفویان دودمانی ایرانی و از نسل صوفیان طریقت صفویه بودند که حدود ۲۳۵ سال بر ایران حکمرانی کردند. این دودمان بهشدت با کردها، ترکمانها، گرجیها، چرکسها و مقامات عالی از یونانیان پونتی پیوند نژادی داشت. آنها به زبان تُرکی آذربایجانی سخن میگفتند و ترکسازی شده بودند و پس از شیعه شدن آنها ایلهای ترک به آنها پیوستند که یکی از مهمترین آنها قزلباش بودند. با گذشت هشتصد و پنجاه سال از نابودی شاهنشاهی ساسانی یک حکومت ایرانی توانست بر سراسر منطقهای که قبلاً حکومتهای محلی مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان، غوریان، زیاریان، آل بویه، سربداران و مظفریان بر بخشی از آن حکمرانی میکردند مسلط شود. فرمانروایی صفویان تمرکزگرا و مطلقه بود. روابط ایران و اروپا به دلیل دشمنی صفویه با عثمانی و بازرگانی ابریشم گسترش یافت و جنگهای مذهبی با عثمانیان و ازبکها رخ داد.
ایران صفوی در زمینههای نظامی، فقه شیعه، هنر، (معماری، خوشنویسی و نقاشی) پیشرفتهای قابل توجهی داشت. از سرداران دولت صفوی میتوان از قرچغای خان، اللهوردی خان گرجی و امامقلی خان نام برد. از فقهای آن دوران نیز میتوان به حسین خوانساری، میرداماد، فیض کاشانی، شیخ بهایی، ملاصدرا، و محمدباقر مجلسی اشاره کرد. از هنرمندان دوره صفوی هم میتوان از رضا عباسی، علیرضا عباسی، میرعماد حسنی و آقامیرک نام برد. همچنین از شاعران برجسته آن دوران میتوان از وحشی بافقی، صائب تبریزی، محتشم کاشانی، میر رضی آرتیمانی و امیر پازواری یاد کرد.
رسمیکردن تشیع دوازدهامامی موجب تحول اساسی در ارزشها و هنجارهای جامعه شد. بسیاری از ارزشها جنبه مذهبی پیدا کردند و برخی باورهای نادرست نیز رواج یافتند. نزدیکی فرهنگی ایران امروز با صفویه، موجب ماندگاری بسیاری از اعتقادات و سنتها شد و باید ریشه برخی خرافههای موجود را در این دوره جستجو کرد. ایجاد تنفر عقیدتی منجر به بنبست با عثمانی شد و صفویه برای گسترش تجارت، ناگزیر به دادن امتیازات تجاری به اروپاییان شدند. استراتژی صفویه در استفاده از تنفر مذهبی برای ایجاد جنگها و گرفتن سرزمینها، منجر به دهها جنگ خونین و ایجاد صدمات به کشور شد.
صفویان به تقلید از عثمانیها، در ابتدای سده شانزدهم میلادی روحانیت شیعه را بهعنوان شیخالاسلام وارد دستگاه دولتی خود کردند تا با فتواهای خود از سیاستهای آنها پشتیبانی کنند. این منصب در زمان پادشاهان ضعیف مثل شاه تهماسب یکم یا شاه سلیمان یکم و شاه سلطان حسین قدرت بیشتری بهدست میآورد و اقدام به تغییرات گسترده دینی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی در کشور میکرد. صفویان مرزهای سیاسی و جغرافیایی خود را با مذهب شیعه ترسیم میکردند. همین امر سبب شد که در آینده و حتی پس از تأسیس دولت_ملتهای مدرن در ایران، نوعی مرزبندی عقیدتی مرزهای ایران را ترسیم کند. سرانجام پس از بیش از دو قرن تمرکز قدرت، بیهدفی، ناکارآمدی شاهان، نفاق در محافل حکومتی و تندروی برخی روحانیون شیعه چون محمدباقر مجلسی در تبلیغ انزجار از اهل تسنن باعث شورش مردم اهل سنت کردستان و آسیای میانه و مخصوصاً افغانهای خراسان و تسخیر پایتخت و سرنگونی صفویه شد. علیرغم از میان رفتن این دولت در سال ۱۷۳۶، میراثی که از خود به جای گذاشت، احیای ایران به عنوان یک پایگاه اقتصادی بین شرق و غرب، ایجاد یک دولت کارآمد و دیوانسالاری متعادل، نوآوریهای معماری و حمایت از هنر بود. صفویان همچنین با تأسیس شیعه دوازدهامامی به عنوان مذهب دولتی ایران و نیز گسترش مذهب تشیع در بخشهای عمده خاورمیانه، آسیای مرکزی، قفقاز، آناتولی، خلیج فارس و بینالنهرین، اثر خود را تا عصر حاضر بر جای گذاشتهاند.
از جنبههای دیگر نیز، دوره صفوی اهمیت فراوانی داشت. یکی از این جنبهها شکوفایی چشمگیر هنر بود: فرشها و منسوجاتی با غنای بینظیر در رنگ و طرح؛ نسخههای خطیای که بهخاطر خوشنویسی و نگارههای باکیفیتشان شناخته میشوند؛ و کاشیهایی با پیچیدگی و زیبایی شگفتانگیز. این کاشیها زینتبخش شاهکارهای معماریای چون مسجد شاه و مسجد شیخ لطفالله در اصفهان بودند که هر دو به دوران سلطنت شاه عباس بازمیگردند. در مجموع، این دوره – بهویژه دوران سلطنت شاه عباس – زمانی بود که تماسهای دیپلماتیک و بازرگانی با غرب بهطور چشمگیری افزایش یافت. پرتغالیها، هلندیها و انگلیسیها تلاش کردند تا در خلیج فارس پایگاههای تجاری ایجاد کنند تا بتوانند کنترل تجارت با هند و آسیای جنوب شرقی را به دست گیرند، و انگلیسیها امکان تجارت زمینی را نیز بررسی کردند. فضای تحملپذیر ایران در دوران شاه عباس باعث شد که بازرگانان خارجی در نقاط مختلف کشور مستعمراتی تجاری ایجاد کنند و فرقههای مذهبی خارجی (همچون کارملیها، آگوستینیها و کاپوچینها) صومعههایی در اصفهان و دیگر شهرها بنیان گذارند.