تئاتر تنها تصویر زندگی نیست، بلکه می‌تواند زندگی را زندگی‌تر کند، فشرده و گویاتر به نمایش بگذارد. به تدریج دریافتم؛ می‌توانی آنچه از آرزوها که در واقعیت انجام نیافته را در خیال خلق کنی، از صافی وجود خود عبور دهی، به باور بنشانی ، و بر صحنه به نمایش بگذاری. آنگاه که دانستم بر روی چهار تکه الوار با ساده ترین ابزار و انسانی ایستاده در لکة‌ی نور می‌توانی دنیائی بسازی لبریز از مفاهیم پر رمز و راز ، آنگاه که دانستم تئاتر به معنای درست کلمه می‌تواند قدرتی باشد به حیرت انگیزی کائنات و بی‌پایان مثل کائنات ... پس واقعاً تئاتری شدم، و این صحنه خانه‌ی من شد.

(یادداشت‌ها، نامه‌ها، مصاحبه‌ها)

"بالون سوارها"، مجموعه‌ای از جستارهای کوتاه و به هم پیوسته‌ای است که به شعر پهلو می‌زنند و به موضوعاتی همچون خانه، سکونت، سفر، ترک شدن و دیگر پیچیدگی‌های روابط انسانی می‌پردازند...

سالارالدوله به‌دلیل شکاف‌های اجتماعی و سیاسی که جامعۀ ایران را تقسیم کرده بودند و جناح‌های مختلف سیاسی که در تهران نتوانسته بودند آن‌ها را دور هم جمع کنند، به یک شورشگر سریالی تبدیل شد...

چرا نتوانیم هم برداشت انتزاعی و هم واقعیت را داشته باشیم هر دو را ترکیب کنیم، قواعد مرسوم را در ابداع به کار بگیریم تا نتیجه موفقیت آمیز شود

(نامه های ونسان ون گوگ (1853-1890م))