کتاب «عالین» جلد ششم از مجموعه داستان «میرانا» میباشد که قهرمان آن همان جادوگر داستان هفت جن است. جادوگری که این بار به قدرتهای بسیاری دست پیدا کرده و توانایی کنترل جادوی قلب را هم یافته است.
نه ارگانیکها میتوانند ظهور خودآگاهی در ماشینها را بپذیرند و نه ماشینها میتوانند هوشمندی موجودات ارگانیک را درک کنند. دو امپراتوری بزرگ در جنگ هستند و هردو شکست خواهند خورد. هزاران سیاره به ویرانه تبدیل خواهند شد و چندین تریلیون نفس به کام مرگ خواهند افتاد. در واقع، این چیزی است که نتیجهای است که راپشی (یک هوش مصنوعی آزاد که در دنیایی مرده تنها مانده) به آن رسیده است....
به زمستان تریپاینز خوش آمدید، دهکدهای زیبا در کبک، جایی که روستاییان برای برگزاری کریسمس سنتی روستایی حاضر میشوند و شخصی برای قتل آماده میشود. هیچکس از سیسی دوپوآتیه خوشش نمیآمد. نه شوهر ساکتش، نه معشوق بیعرضهاش، نه دختر رقتانگیزش– و مطمئناً نه هیچیک از ساکنان تریپاینز. سیسی دوپوآتیه موفق شده بود همه را از خود دور کند، درست تا لحظهی مرگش...