رمانی است دربارهٔ ادبیات و موسیقی و شعر و حقیقت در جهانی ضدانسانی، در عین حال رمانی دربارهٔ عشق و عدالت است. رمانی است همچون موزهٔ یادآوری خاطرات برای قربانیان جنگ های کُرد. مانیفستی است دربارهٔ نیروی زندگی و نیروی شعر. این اثر اثبات می کند که بختیار پدیدهٔ استثنایی ادبیات معاصر است. نویسنده ای که قلم و جنون روایتش و پیچ و خم های نوشته هایش تحت تأثیر هیچ مکتب ادبی خاصی نیست. اگر بخواهیم این اثر را با اثری از ادبیات آلمانی مقایسه کنیم من آن را در کنار دکتر فاوستوس توماس مان قرار می دهم. اما این دکتر فاوستوس کُرد بسیار متفاوت است، بسیار زنده تر و بسیار غمگین تر است.