آن موقع بیست سالم بود میگفتم لعنتی، صبر داشته باش، باندینی. ده سال وقت داری کتاب بنویسی، پس سخت نگیر، بزن بیرون و دربارهی زندگی چیز یاد بگیر، تو خیابانها قدم بزن.
رمان سوییت فرانسوی در طرح اولیه خود یک رمان پنج بخشی بود که ایرن نمیروفسکی در جریان تلاش دو سالهاش برای فرار از دست نازی ها بههمراه همسر و دو دختر خردسالش، موفق شد فقط دو بخش از آن را به سرانجام برساند