کوزهی هزار دُرنا سرگذشت پسر یتیمی بهنام سهگوش است که در فقط مطلق در روستایی زندگی میکند. سهگوش عاشق سفالگریست و آرزو دارد روزی پیش او کارآموزی کند...
من تنها فرد عادی شهر هستم و خوشبختانه روحیهی جنگجویی هم دارم و اگر برای نجات شهر یک ابر قهرمان لازم باشد آن من هستم و آقا توفیق که خیلی هم عادی نیست ولی خب...