در کتاب «فواید اختاپوس بودن» با زویی آشنا میشویم. زویی مشکلات بسیاری در خانه دارد. او مجبور است از خواهر و برادر بسیار کوچکش مراقبت کند، چرا که مادرش در رستورانی مشغول به کار است و نمیتواند از بچهها نگهداری کند....
سوزی و فرنی دو دخترند که از پنج سالگی با هم دوستهای صمیمی بودهاند. آنها به هم قول دادهاند که هر وقت اخلاق یکی از آنها عوض شد دیگری به او یادآوری کندا وقتی آنها وارد مدرسهی راهنمایی میشوند. فرنی یواشیواش شروع میکند به عوض شدن و اخلاقش شبیه دخترهای لوسی میشود که فقط به فکر مدل مو و لباسشان هستند. سوزی که از این تغییرات خیلی ناراحت است و ...
در کتاب «جنگی که بالاخره نجانم داد» دوباره با آدای یازده ساله همراه میشویم؛ پای او بالاخره درمان شده و میداند آنچه مادرش میگفت حقیقت ندارد؛ او آسیبدیده و ناتوان نیست. اما این را هم میفهمد که دخترِ کسی نیست. پس آدا چه کسی است؟ جنگ جهانی دوم ادامه دارد و آدا و برادرش با سرپرست قانونیشان سوزان در کلبهای با خانم صورت اتویی- خانم تورتون- و دخترش زندگی میکنند...
در کتاب «قرنطینه» بیماری مسری و مهلکی به نام اسکورج در کشور شیوع پیدا کرده است. نگهبانها هر کسی را که مشکوک به این بیماری باشد به زور با خودشان میبرند تا برای اسکورجِ مرگبار آزمایش بدهد...
این رمان سرشار از لحظات دراماتیکی است که احساسات مخاطب را مدام به بازی میگیرد. داستان به خوبی تصویری از تفاوتهای فرهنگی، جنگ و تعصب را نشان میدهد و به مقولات مهمی از جمله سرکوب، فقر و مهاجرهراسی میپردازد.
کتابی جذاب که به مسئلهی طلاق و تأثیر آن بر روی فرزندان خانواده میپردازد. در طول این کتاب شخصیت اولِ داستان با احساسات مختلفی مثل بیتفاوتی، خشم، تنفر و پذیرش روبهرو میشود و در نهایت میآموزد که باید به تمام احساساتش اهمیت بدهد و آنها را بپذیرد، چرا که ما تنها آن وقت است که از آنها عبور میکنیم.