در این داستان پسری ده ساله، از راه کتابی قدیمی، به سرزمین تخیلات وارد میشود. اما سرزمین تخیلات بهآرامی در حال نابودی است و فرمانروای آن، ملکهٔکوچولو دارد میمیرد. فقط یک انسان واقعی میتواند اوضاع را درست کند. تلاش باستین بالتازار بوکس پر از شگفتیهای اسطورهای است. ماجراجوییهای این داستان تخیلی رویاهای جادویی دوران کودکی را دوباره به تصویر میکشد.
جنی در تمام زندگیاش آرزوی زندگی در جایی دیگر را داشت. او که با مشقت در یک دباغی کار میکند، از زندگی ترسناک در شهر بندری دورک و مراقبت از خواهر کوچکترش زوسا خسته است. البته تا زمانی که هتل مگنیفیک به شهر میآید...