امیرنشینهای ماورای سحابی از نیم قرن پیش به تصرف حکومت جبار سیارهی تیرانی درآمدهاند.
حشمدار وایدماس، پدر بایرون فارل، ناپدید شده است و بایرون میداند که تیرانی در این ماجرا دست دارد. اشرافزادهی پیر احتمالاً تابهحال کشته شده است، ولی بایرون باید مطمئن شود.
تلاش فارل جوان در راه فهم واقعیت، او را به سرحدات کهکشان میکشد و سرانجام بدل به جستوجوی جهان شورشی میگردد، سیارهای اسرارآمیز که انقلابیون و مخالفان رژیم تیرانی را در خود پنهان کرده است. بایرون که طی ماجراهای گوناگون در اعماق فضای بینستارهای و کهکشان رودرروی این جباران قرار گرفته است، ناگزیر باید بداند که آیا این انقلاب سرانجام به موفقیت خواهد رسید...