وقتی سپاه پارس به الموت، شهر شاهدخت تهمینه، حمله میکند و خنجر شگفتانگیز را به چنگ میآورد، تهمینه به ناچار همراه با شاهزاده داستان قدم در راهی میگذارد که او را تا وادی افسون شده با افعیهای مرگبار پیش میبرد.
دبورا الیس از زبانی ساده، قانعکننده، شخصیتهای به یاد ماندنی و انبوهی از جزئیات تخیلی در این نگاه دردناک به هزینههای انسانی جنگ استفاده میکند که همچنین یک داستان شگفتانگیز امیدبخش برای بقا است.
دبورا الیس از زبانی ساده، قانعکننده، شخصیتهای به یاد ماندنی و انبوهی از جزئیات تخیلی در این نگاه دردناک به هزینههای انسانی جنگ استفاده میکند که همچنین یک داستان شگفتانگیز امیدبخش برای بقا است.
در کتاب «شهر ایزد طاعون» با اسکندر آشنا میشویم. اسکندر نوجوان عراقیالاصلی است که خانوادهاش در زمان کودکی او به آمریکا مهاجرت کردهاند و رستورانی کوچک با غذاهای خاورمیانهای راه انداختهاند. اسکندر برادر بزرگترش، مو را از دست داده و حالا باید بهتنهایی مغازه را بگرداند....