این کتاب روایتگر داستانی واقعی از زندگی دختری فرشته خو و همیشه امیدوار به نام ملیکا است

(داستان های فارسی، قرن 14)

سال کبیسه به دنیا اومدم ، دقیقا همون سی اسفند ماه...

متین دخترسی و چهارساله ای است که پدرش از کودکی او را با خصوصیات مردانه بزرگ کرده، متین دوست دارد دخترانه زندگی کند اما در روابط با آدمها ناموفق است...

(داستان های کوتاه فارسی، قرن 14)

مهرنوش که به تازگی از همسرش جدا شده است، پس از تلاش های بی وقفه ی پسری به نام آرمین که وجودی سرشار از عقده دارد، به عقد او درمی آید.