زنده ماندن از اولین زمستان آنها پس از آخرالزمان هیولاها شاهکار آسانی نبود، با این حال جک و دوستانش وقت خود را برای مقابله با برخی از بدترین و شیطانی ترین هیولاهای اطراف تلف نمی کنند.
در این کتاب هیگ به واسطه شخصیت اصلی، نورا که دست به خودکشی می زند مسائل عمیق و مؤثر را هدف می گیرد و با گیرافتادن در حائلی میان مرگ و زندگی به درک جدیدی از مسائل می رسد.