تلفنم رو از جیبم کشیدم بیرون و عکسها رو رد کردم تا به عکسهای مورد علاقه م از سم رسیدم که با یونیفرم سبز تیره ش روی تراس نشسته بود. تازه کارش تمام شده بود و چای مینوشید در حالی که به من لبخند میزد.
این تراژدی، داستان یک رابطۀ عاشقانه و محرمانه را در نامهای طولانی به نمایش میگذارد. نامه را زنی به نام فلوریا آمیلیا به مرد زندگیاش ایرلیوس آگوستین نوشته است.