کوه پنجم اثر پائولو کوئیلو، نویسندهٔ برجستهٔ برزیلی، داستان سفر روحانی ایلیای نبی است. در هرجومرج سدهٔ نهم پیش از میلاد، ایزابل، شاهدخت فینیقی و همسر پادشاه اسرائیل، دستور اعدام تمام انبیای بنی اسرائیل را که حاضر به پرستش خدای بعل نیستند، صادر میکند. ایلیای بیستوسه ساله به دستور فرشتهٔ خدا، از اسرائیل میگریزد و در شهر کوچکی به نام صرفه در لبنان پناه میگیرد و در آن جا، زنی، عشق و زندگی خود را نثار او میکند. این عشق تمام هستی او را در برمیگیرد اما او برگزیده شده است تا در آزمون تکان دهندهٔ ایمان، بر ناکامیهای خویش غلبه کند.
داستان ایلیا، داستان مقاومت و امید است، و سفری که هرگز از یاد نخواهد رفت. کوه پنجم ادعا میکند که نباید فاجعه را یک مجازات دانست، فاجعه مبارزهای است که پیش روی هر انسان قرار میگیرد. این داستان از گذشته برمیخیزد، اما مضمون آن هرگز کهنه نخواهد شد.