یاسر محجوب در یک عاشقانهی برعکس، مجموعهای از بهترین داستانهای کوتاه جهان را گردآوری و ترجمه کرده است. ملاک انتخاب داستانها، در عین مهم بودن، کمتر دیده شدن آنها نیز بوده است. یعنی برای نویسنده تکراری نبودن و نو بودن اثر در داخل ایران حائز اهمیت بوده است.
فرسکیتا کاراسکو دختری است که در شانزده سالگی موهبتی جادویی مییابد. زنان خانواده او صاحب جعبهای چوبی و اسرارآمیز هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. محتوای این جعبه برای هر دختری که طی مراسمی اسرارآمیز آن را دریافت میکند. متفاوت است.
کوزهی هزار دُرنا سرگذشت پسر یتیمی بهنام سهگوش است که در فقط مطلق در روستایی زندگی میکند. سهگوش عاشق سفالگریست و آرزو دارد روزی پیش او کارآموزی کند...
این رمان واپسین اثر و نتیجۀ تمامی آفرینش های ادبی اوست، حال آن که مدت ها پیش از خلق اثر بیش تر فصل های آن با ایده ها و تصاویر گوناگون از داستانهای فرعی و رویدادهای متنوع در ذهن نویسنده شکل گرفته بود.