لوکیشن این داستان یک کشتی شناور در دریا است و راوی اولشخص، کاپیتان این کشتی است. کنراد که خود تجربهی حضور طولانیمدت در کشتی و سفرهای دریایی را دارد با الهام از یک اتفاق واقعی، این داستان کوتاه را خلق میکند.
ترس همیشه باقی میماند. آدم شاید بتواند بر هرچیزی در درون خود غلبه کند. عشق و نفرت و باور و حتی تردید را هم میتوان در دل از میان برد اما هر کس تا زمانی که به زندگی چنگ میزند نمیتواند وحشت را از دلش بیرون کند...