کتاب پیش رو دربردارندهی چند داستان کوتاه به قلم آنتوان پاولوویچ است که شاید بانو با سگ ملوس مهمترین آنها به شمار آید.
داستان بانو با سگ ملوس را میتوان یکی از داستانهای محبوب خوانندگان شوروی و بسیاری از خوانندگان کشورهای دیگر به شمار آورد. این داستان فقط در پانزده صفحه نوشته شده است، ولی این مینیاتور عالی به بسیاری از رمانهای بزرگ برتری دارد.
چخوف، آنا سرگه یونا را تنها با چند کلمه توصیف میکند: میانهبالا، موطلایی، با سگی سفید. ولی این زن پاک، فروتن و محجوب که هیچچیز قابل توجهی در ظاهر او وجود ندارد محبوب دلفروز، شادیآور و سعادتبخش گوروف است. عشق این زن، چشمان گوروف را میگشاید و پی میبرد که زندگیاش زیروزبر شده است و دیگر نمیتواند مانند پیش زندگی کند. دیدارهای پنهانیاش با آنا پایهی اصلی هستی او قرار میگیرد و زندگی رسمی و قانونی آشکارش دیگر برایش ناپاک و توهینآور است.