«جیکوب مک نیلی»، پسر هجده ساله مادری معتاد و پدری سوسیوپات که یک باند موادفروشی را اداره می کند، همیشه فکر می کرده که شانسی برای فرار از زندگی کنونی خود ندارد.
روایتشناسی را میتوان دانشی برای فهم روایت؛ تعریف کرد که میخواهد به پرسشهایی از این دست پاسخ دهد: روایت چیست؟، از چه عناصری تشکیل میشود؟، چرا انسانها روایتسازی میکنند؟، علت شیفتگی ما به روایت چیست؟، چرا واکنشهای مخاطبان مختلف به روایتی واحد تا این حد متنوع و متفاوت است؟ و...
پرونک به خواسته قلبی اش اعتراف کرده بود که دلش می خواهد معلم موسیقی شود، ایده ای الکی که فقط برای این پیش کشیده بودش که پدر و مادرش را از نگرانی نجات بدهد و