«فقط کسی که گوش میکند قادر به تعبیرکردن است.» بنابراین اصل کلام این مقاله در خوب «گوشکردن» است و یادآوری هنر گوشنکردن به مفسران ناوارد و خطاکار که بیشتر کج فهمیهایشان را به اشتراک میگذارند.
راوی تمام داستانهای دروغ خود فیشر بود. آخرین داستان دروغش هم این بود که به بازجوها گفت در ساختمانی خرابه در مسکو کلی پول پیدا کرده است. این داستان علامتی بود به مسکو که گرچه دستگیر شده، چیزی را فاش نخواهد کرد.