زبان و اندیشه انسان از الگوهای تکراری فعالیت جسمانی ای پدید میآید که رفتار آگاهانهی در جریان را مقید میسازد. نباید شناخت را صرفا داخلی، نمادی، محاسباتی و ناجسمانی فرض کرد، بلکه باید در جستوجوی راههایی بود که به زبان و اندیشه بهصورت اجتنابناپذیری از رهگذر کنش جسمانی شکل دهد. جسمانیت و علوم شناختی انبوهی شواهد تجربی از رشتههای مختلف، ازجمله پژوهشهایی در حوزهی ادراک، مفاهیم، تصورات ذهنی و استدلال، زبان و ارتباط، رشد شناختی و عواطف و آگاهی را توصیف میکند که تاییدکنندهی این ایده است که «ذهن جسمانی است.»