دبی، هکتور، لنی و فیل در شهری کوچک زندگی می‌کنند. آنان بیشتر اوقات با هم‌اند و زندگی پرتکراری دارند. اما این تابستان، دبی تصمیم می‌گیرد به زنی سالمند کمک کند.

کارآگاه سیتو و دستیار چینی‌اش در سرتاسر دنیا مشهورند و پیچیده‌ترین پرونده‌های پلیسی را حل می‌کنند.

کای هفده‌ساله که به تازگی به عضویت آکادمی پلیس هنگ‌کنگ درآمده، تنها یک هدف دارد؛ کسب رضایت پدرش.

داستان پسر نوجوانی است به نام امید، که پس از مرگ آخرین تکیه‌گاهش در خانواده، ناچار می‌شود به شهری دیگر برود تا با خانواده‌ی جدید پدر خود، زندگی تازه‌ای را آغاز کند.

جایی که به هیچ‌کس اعتمادی نیست و آدمی که کنارت نشسته و شام می‌خورد، هر لحظه امکان دارد دست از خوردن گوشت درون بشقابش بردارد و گوشت تن خودت را به نیش‌ بکشد.

داستان‌هایی که تک‌تکشان شگفتی مبهوت‌کننده‌ای را برای ما به همراه می‌آورند. ماجراهایی تازه که قلب ما را تپش وادار می‌کند. رایانه‌ای که قصد دارد خودکشی کند…