پاهایش را میکشید و از پله ها بالا میرفت عذابی الیم بود. پاکتی کاغذی زیر بغل داشت یک نان فرانسوی و یک شیشه باده سرخ بوردو

آسمان لاجوردی، باغچه سبز و گلهای روی تپه باز شده، نسیم آرامی بوی گل‌ها را تا اینجا می‌آورد، ولی چه فایده؟ من دیگر از چیزی نمی‌توانم کیف بکنم. همه این‌ها برای شاعرها و بچه‌ها و کسانی که تا آخر عمرشان بچه می‌مانند، خوبست...

شش داستان این کتاب را تشکیل می دهد...

مونولوگ غم‌انگیز زنی که با کودکی که در رحم خود حمل می‌کند صحبت می‌کند.

« کتابت بهار » از 12 داستان کوتاه تشکیل شده است

وقایع ترسناک دیگری در سیاره‌ی نموس اتفاق می‌افتد!...