در لندن ویکتوریایی، مکس مک کندلس دانشجوی پزشکی است. او دستیار جراح عجیب و غریبی به نام گادوین بکستر شده و عاشق فرزندخواندهٔ گادوین زنی جوان با رفتارهای کودکانه بهنام بِلا میشود.
این اثر، انعکاسی از دردها و رنجهای جامعه ایران در آن زمان است و با لحنی انتقادی و گاه طنزآمیز به مسائلی مانند فقر، بی عدالتی و عقب ماندگی میپردازد.
کتاب «داماهی» رمانی است که در آن به ماجرای یک پرونده پلیسی پرداخته میشود. داستان در دل دریاهای جنوب ایران و در فضای خاصی روایت میشود که به تدریج به رمز و رازهای مختلفی میانجامد.
کارخانه کشتی سازی داستانی است که به زوال جامعه اروگوئه و چالشهای زندگی مدرن شهری میپردازد و به عنوان نقطه عطفی در ادبیات آمریکای لاتین شناخته میشود.
رمان «صداها» مهمترین اثر سلیمان فیاض است که به چند زبان ترجمه شده و موردتوجه و اقبال منتقدان قرارگرفته است. این رمان در شمار برترین رمانهای جهان عرب است.