آقای خنزر پنزری آن قدر جای خودش را تنگ کرد تا این که وسط خرت و پرت هایش گیر افتاد.هرچقدر که وسایل را بیش تر تلنبار می کرد، جای زندگی اش تنگ تر می شد... تنگ تر و تنگ تر.و سرانجام:آقای خنزر پنزری هم تبدیل شد به یکی از همان وسایل تلنبار شده.