علی زندانیای سیاسی است که به دلایلی نامعلوم در حبس انفرادی به سر میبرد و در زندان از طریق تلفن با معلم آوازی آشنا شده و عاشق او میشود. در طراحی صحنه این نمایش تنها از یک چهارپایه و مربعی روی زمین که بازیگر در آن اجرا میکرد استفاده شده است...
این داستان بلند، با درونمایههای اجتماعی و عاشقانه، خواننده را به سفری احساسی و تأملبرانگیز در زندگی یک زوج میبرد؛ سفری که نهتنها فراز و نشیبهای رابطهی عاطفی آنها را به تصویر میکشد، بلکه با ظرافت، تعاملاتشان با جامعه و آدمهای اطراف را نیز زیر ذرهبین قرار میدهد.
هر وقت از خواب بیدار شدی و دیدی اتاق تاریک است، هر وقت به بالا نگاه کردی و دیدی آسمان خاکستری و غمناک است، هر وقت نتوانستی مسیر درست را پیدا کنی و هر وقت احساس نگرانی کردی، یادت باشد... من اینجا هستم، من کمکت میکنم، کنارت هستم.