داستایفسکی انگار چیزی یادش آمده باشد گفت: «نمایش در سه پرده:داستان چند مسافر که باهم به پتروآباد می آیند.خودشان را رند و حقه باز و معرکه بگیر می دانند.
در میان کوچههای تنگ و خاطرات بارانخوردهی تهران، کتاب هیلان داستانی است از عشق، درد و امید که به زیبایی و با قلم فهیمه علیمردانی به تصویر کشیده شده است.